الناالنا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

همیشه باتو +

داستان زندگی  النا" عزیز بابا محمد ومامان مریم "

النا یه اسم یونانی هستش بمعنای نعمتی که خداوند عطا میفرماید.

النا در بیمارستان آتیه تهران  در ساعت ٨:١٥ بدنیا فرود آمد

النا موقع تولد ٥٢ سانت قد و٣کیلوو  ٣٠وزن داشت

النا سفید مایل به گندمی هستش

 النا از روز اول کاملا هوشیار بود ومیتونست سرش رو روی گردن حفظ کنه واطرافو نگاه میکرد

النا به راحتی وبه سرعت شیر خوردن رو یاد گرفت وزود زود به خواب رفت

 

النا وخواهر کوچیکتر ویک عالمه شیطونکی

سی وپنج روزگی آویناخانوم  فندوقچه وپنج سال وچهل روزگی النا خانوم بادومچه آوینا خانوم چهل روزگی سه ماهگی آوینا ....5 سال وسه ماهگی النا.....سه سال وسه ماهگی امیرحسین آوینا سه ماهه وعروسکهای النا خانوم بادومچه برج میلاد جشن رسول اکرم اوینا 5 ماهه والنا 5سال و5 ماه   ...
23 مهر 1396

تولدی همراه با انتظار برای اومدن خواهر کوچولو

عزیز دلم خیلی دوست داشتم که برات تولد 5 سالگیت رو بگیرم اخه با حضور اون کوچولوی ناز توی دلم خیلی سخت بود برام ولی هر طوری بود زودتر از موعد تولدتوبا همه فراز ونشیبهاش گرفتم که بدونی چقدر برامون مهم هستی وخوشحالیم از بودن باحضور مامان جون باباجون دایی امیر عزیز ومامان وبابا برگزار شد خدایا بخاطر تمامی نعمتهات شکر:)   باحضور مامان وبابا وفسقلی تو دلی ویه شام مفصل مهمون بابای مهربون توی الماس شهر ...
19 مهر 1396

پیش دبستانی رفتن گل مامان وبابا در مدرسه اندیشمند

درحال رفتن به اولین اردو دانش اموزی شهربازی تیرا    مهمان برنامه گل وبلبل عمو پورنگ  جشن پایان سال تحصیلی خانم گلریز واعظ -النا جولاییان- اواشیرازی- پانیذ قاضی میرسعید-     -  آریسا -فاطمه بهار صفرپور-   -     -  هانا -  سدنا -     -ملیسا-     - درسافرجی   -      - ...
19 مهر 1396

خلاقیت بادومچه

عسل بانو با ناخنهای جادوگری سن 4سال وسه ماه عروس جادوگر طرحی از گل گلی خانوم دیزاین وطراحی لباس وکلاه وموها  از عسل بانو بادومچه سوره های حمد -توحید -کوثر-ناس-فلق را خیلی قشنگ در 4 سال وسه ماهگی میخونه  خدای زیبایی ها ممنون بابت همه چیز     ...
14 بهمن 1394

اولین سفر سه نفرو نصفی

امروز 8دی 1394 مصادف با 17 ربیع الاول سال 1437 و29 دسامبر 2015سالروز ولادت حضرت رسول اکرم ص هستش بابای مهربون خونه پیشنهاد کردن چون هوای تهران امروز خیلی آلوده واز مرز هشدارهم گذشت بهتره بعد از عید دیدنی خونه باباجون بریم سمت بیرون شهر ویک سفر یکروزه کوتاه رو رقم بزنیم . رفتیم سمت جاده چالوس هوای فوق العاده ایی بود در اولین روزهای زمستان واکسیژن خالی هوارو میشد حس کرد کمی سرد بود ولی عالی بود النای گلم بادومچه خانومچه مامان کمی برف بازی کرد وحسابی خوش گذروند با بابایی از کوه بالارفتن وگلوله های برفی درست کردن خیلی عالی بود خدای بابت لحظات خوش باهم بودن ممنونیم بعد از کمی گشت وگذار واستفاده از طبیعت بابای مهربون مارو بصرف ش...
14 بهمن 1394